جدول جو
جدول جو

معنی کوه حراز - جستجوی لغت در جدول جو

کوه حراز(حَ)
نام کوهیست به مکه نه کوه حرا چنانکه اکثر گمان برده اند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَلْ لَ / لِ دِ)
کسی که شور و غوغای بیهوده کند. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). هنگامه ساز و غوغایی و زبان دراز و بدزبان و فتنه جو. (ناظم الاطباء) :
سر سختی و شلاق خورد کله دراز
چون میخ برون خیمه جای تو خوش است.
یحیی شیرازی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(حِ)
کوهی است عظیم سوای کوه قاف. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حِ)
کوهی است. زیدالخیل در وصف ناقۀ خود گوید:
غدت من رحیخ ثم راحت عشیه
بحبران ارقال العتیق المجفر
فقد غادرت للطیر لیله خمسها
جواراً برمل النغل لما یسعر.
و نیز راعی گوید:
کانها ناشط حم مدامعه
من وحش حبران بین النقع والظفر.
(معجم البلدان ج 3 ص 208)
لغت نامه دهخدا
(حَبْ با)
نام کوهی است میان معدن النقره و فدک، نام وادی ایست به یمن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
کوهی است هذیل را. (معجم البلدان) (دائره المعارف بستانی) ، دستۀ زبانهائی که در ارام بدان تکلم میکردندو آن از شعب السنۀ سامیه است و به دو لهجه تقسیم میشود: کلدانی (لهجۀ شرقی) و سریانی (لهجۀ غربی)
لغت نامه دهخدا
(کَرْ را)
کوهی است به ناحیۀ پنجهیر از نواحی بلخ که در آن معدن لاجورد است. (از کتاب الجماهیر ص 195)
لغت نامه دهخدا
(قِ)
جائی است در نجد، و گویند کوهی است در جدیله و آن منزلی است برای حاجیان بصره. نصر گوید: گمان میرود که مشدد باشد و در شعر به تخفیف آمده است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(غُ)
کوهی شامی مدینه. (منتهی الارب) (آنندراج). کوهی در نزدیکی مدینه است. ابن هشام در بیان جنگ پیغمبر اسلام با بنی لحیان گوید: پیغمبر اسلام از مدینه بیرون شد و از کوه غراب که در ناحیه ای از مدینه قرار دارد گذشته و مقصد وی شام بود، و معن بن اوس المزنی همین ناحیه را قصد کرده است چه آن از منازل مزینه است:
تأبد لا ٔی ٌ منهم فعقائده
فذو سلم انشا جه فسواعده
فمندفع الغلان من جنب منشد
فنعف الغراب خطبه فأساوده.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
کوهی است. (منتهی الارب). کوه مرتفع شامخی است در طرف پایین عسفان که مسکن قرود است. در اینجا عقبه ای است که راه مسافر عسفان به ناحیۀ حجاز است و آن را خریطه گویند. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَ / حِ)
نام کوهی از برقه از اعراض مدینه. و گویند نام کوهی خرد است بدانجا. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
نام کوهی سیاه، ظاهراً در دیار عوف بن عبدبن ابی بکر
لغت نامه دهخدا
تصویری از کله دراز
تصویر کله دراز
کسی که شور و غوغای بیهوده کند
فرهنگ لغت هوشیار